یادش به خیر سال دوم دبیرستان بود که با هم دوست بودیم همسایه  پایینی  منتظرش می شدم بعد با هم میرفتیم و می اومدیم کلی خاطره داشتم از رحمان 

اما سه سال بود که رفت به دبی بعدش هم چند بار اومد ایران و باز هم رفت تازه دیشب شنیدم که یک دختر چینی رو به دین اسلام و مذهب تسنن گروانده است و اسمشو عوض کردن به فاطمه  و با هاش ازدواج کرده 

ای نامرد  منو یادت رفت دعوتم کنی به عروسیت دریغ از یک پیامی چیزی ....  کی میگفت که تو با یک دختر چینی ازدواج میکنی !!!!!!!! 

عجب سرنوشتی !!!!!

3.jpg (400×301)