سخنان زیبای زیبا از دکتر علی شریعتی
ارسال شده توسط نازی و بهزادی در 88/10/9:: 5:22 عصر
دل های بزرگ و احساس های بلند، عشق های زیبا و پرشکوه می آفرینند
پرهایش سفید می ماند
ولی قلبش سیاه میشود
(دکتر علی شریعتی)
(دکتر علی شریعتی)
هر آنچه را که خدا را از تو می گیرد
لبخند پر ملامت پاییزی غروب در جستجوی شب
که یک شبنم فتاده به چنگ شب حیات ، گمنام و بی نشان
در آرزوی سر زدن آفتاب مرگ
که در نا امیدی سر آمد جوانی
سرآمد جوانی و ما را نیامد
پیام وفایی از این زندگانی
که در این لحظه چه می کشم ؟ چه حالی دارم؟
چقدر زنده نبودن خوب است ، خوب خوب خوب
هنگامی لب به زمزمه گشودم که مخاطبی نداشتم
و هنگامی تشنه آتش شدم،
که در برابرم دریا بود و دربا و دریا ...!
دل خون شده ، از دیده برون می آید
دل خون شد از این غصه که از قصه عشق
می دید که آهنگ جنون می آید
چه بهتر که از شکوه خاموش باشم
چو یاری مرا نیست همدرد ، بهتر
که از یاد یاران فراموش باشم
آدمی را همواره در پی گم شده اش،
ملتهبانه به هر سو می کشاند
اسراف محبت است
پرهایش سفید می ماند
ولی قلبش سیاه میشود
(دکتر علی شریعتی)
(دکتر علی شریعتی)
هر آنچه را که خدا را از تو می گیرد
لبخند پر ملامت پاییزی غروب در جستجوی شب
که یک شبنم فتاده به چنگ شب حیات ، گمنام و بی نشان
در آرزوی سر زدن آفتاب مرگ
که در نا امیدی سر آمد جوانی
سرآمد جوانی و ما را نیامد
پیام وفایی از این زندگانی
که در این لحظه چه می کشم ؟ چه حالی دارم؟
چقدر زنده نبودن خوب است ، خوب خوب خوب
هنگامی لب به زمزمه گشودم که مخاطبی نداشتم
و هنگامی تشنه آتش شدم،
که در برابرم دریا بود و دربا و دریا ...!
دل خون شده ، از دیده برون می آید
دل خون شد از این غصه که از قصه عشق
می دید که آهنگ جنون می آید
چه بهتر که از شکوه خاموش باشم
چو یاری مرا نیست همدرد ، بهتر
که از یاد یاران فراموش باشم
آدمی را همواره در پی گم شده اش،
ملتهبانه به هر سو می کشاند
اسراف محبت است
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
وقتی کبوتری شروع به معاشرت با کلاغها می کندپرهایش سفید می ماند
ولی قلبش سیاه میشود
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
اکنون تو با مرگ رفته ای و من اینجا تنها به این امید دم میزنم که با هر نفس گامی به تو نزدیک تر میشوم . این زندگی من است (دکتر علی شریعتی)* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
وقتی خواستم زندگی کنم، راهم را بستند.وقتی خواستم ستایش کنم، گفتند خرافات است.وقتی خواستم عاشق شوم گفتند دروغ است.وقتی خواستم گریستن، گفتند دروغ است.وقتی خواستم خندیدن، گفتند دیوانه است.دنیا را نگه دارید، میخواهم پیاده شوم(دکتر علی شریعتی)
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
اگر قادر نیستی خود را بالا ببری همانند سیب باش تا با افتادنت اندیشهای را بالا ببری(دکتر علی شریعتی)
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
به سه چیز تکیه نکن ، غرور، دروغ و عشق.آدم با غرور می تازد،با دروغ می بازد و با عشق می میرد (دکتر علی شریعتی)* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
برایت دعا می کنم که ای کاش خدا از تو بگیردهر آنچه را که خدا را از تو می گیرد
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
من چیستم؟لبخند پر ملامت پاییزی غروب در جستجوی شب
که یک شبنم فتاده به چنگ شب حیات ، گمنام و بی نشان
در آرزوی سر زدن آفتاب مرگ
* * * ** * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
چه امید بندم در این زندگانیکه در نا امیدی سر آمد جوانی
سرآمد جوانی و ما را نیامد
پیام وفایی از این زندگانی
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
عشق تنها کار بی چرای عالم است ، چه ، آفرینش بدان پایان می گیرد* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
آیا در این دنیا کسی هست بفهمدکه در این لحظه چه می کشم ؟ چه حالی دارم؟
چقدر زنده نبودن خوب است ، خوب خوب خوب
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
هنگامی دستم را دراز کردم که دستی نبودهنگامی لب به زمزمه گشودم که مخاطبی نداشتم
و هنگامی تشنه آتش شدم،
که در برابرم دریا بود و دربا و دریا ...!
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
از دیده به جاش اشک خون می آیددل خون شده ، از دیده برون می آید
دل خون شد از این غصه که از قصه عشق
می دید که آهنگ جنون می آید
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
حرف هایی هست برای نگفتن و ارزش عمیق هر کسی به اندازه ی حرف هایی است که برای نگفتن دارد* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
چو کس با زبان دلم آشنا نیستچه بهتر که از شکوه خاموش باشم
چو یاری مرا نیست همدرد ، بهتر
که از یاد یاران فراموش باشم
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
دلی که عشق ندارد و به عشق نیاز دارد،آدمی را همواره در پی گم شده اش،
ملتهبانه به هر سو می کشاند
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
مهربانی جاده ای است که هرچه پیش می روند ، خطرناک تر می گردد* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
دوست داشتن کسی که لایق دوست داشتن نیستاسراف محبت است
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
مسئولیت زاده توانایی نیست ، زاده آگاهی است و زاده انسان بودن.* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
دلی که از بی کسی غمگین است ، هر کسی را می تواند تحمل کند.* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
ارزش عمیق هر کسی به اندازه حرفهایی است که برای نگفتن دارد.* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
.عشق به آزادی مرا همه عمر در خود گداخته است.* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
اگر پیاده هم شده است سفر کن ، در ماندن می پوسی.* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
.خدا و انسان و عشق ، این است امانتی که بر دوش ما سنگینی می کند.* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
قدرت نیازمند کسی است که در برابرش رام گردد.* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
مرا کسی نساخت ، خدا ساخت . نه آنچنان که کسی می خواست ، که من کس نداشتم . کسم خدا بود ، کس بی کسان.* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
.هر کسی را نه بدان گونه که هست احساسش می کنند ، بدان گونه که احساسش می کنند ، هست دل های بزرگ و احساس های بلند، عشق های زیبا و پرشکوه می آفرینند* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
وقتی کبوتری شروع به معاشرت با کلاغها می کندپرهایش سفید می ماند
ولی قلبش سیاه میشود
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
اکنون تو با مرگ رفته ای و من اینجا تنها به این امید دم میزنم که با هر نفس گامی به تو نزدیک تر میشوم . این زندگی من است (دکتر علی شریعتی)* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
وقتی خواستم زندگی کنم، راهم را بستند.وقتی خواستم ستایش کنم، گفتند خرافات است.وقتی خواستم عاشق شوم گفتند دروغ است.وقتی خواستم گریستن، گفتند دروغ است.وقتی خواستم خندیدن، گفتند دیوانه است.دنیا را نگه دارید، میخواهم پیاده شوم(دکتر علی شریعتی)
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
اگر قادر نیستی خود را بالا ببری همانند سیب باش تا با افتادنت اندیشهای را بالا ببری(دکتر علی شریعتی)
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
به سه چیز تکیه نکن ، غرور، دروغ و عشق.آدم با غرور می تازد،با دروغ می بازد و با عشق می میرد (دکتر علی شریعتی)* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
برایت دعا می کنم که ای کاش خدا از تو بگیردهر آنچه را که خدا را از تو می گیرد
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
من چیستم؟لبخند پر ملامت پاییزی غروب در جستجوی شب
که یک شبنم فتاده به چنگ شب حیات ، گمنام و بی نشان
در آرزوی سر زدن آفتاب مرگ
* * * ** * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
چه امید بندم در این زندگانیکه در نا امیدی سر آمد جوانی
سرآمد جوانی و ما را نیامد
پیام وفایی از این زندگانی
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
عشق تنها کار بی چرای عالم است ، چه ، آفرینش بدان پایان می گیرد* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
آیا در این دنیا کسی هست بفهمدکه در این لحظه چه می کشم ؟ چه حالی دارم؟
چقدر زنده نبودن خوب است ، خوب خوب خوب
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
هنگامی دستم را دراز کردم که دستی نبودهنگامی لب به زمزمه گشودم که مخاطبی نداشتم
و هنگامی تشنه آتش شدم،
که در برابرم دریا بود و دربا و دریا ...!
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
از دیده به جاش اشک خون می آیددل خون شده ، از دیده برون می آید
دل خون شد از این غصه که از قصه عشق
می دید که آهنگ جنون می آید
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
حرف هایی هست برای نگفتن و ارزش عمیق هر کسی به اندازه ی حرف هایی است که برای نگفتن دارد* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
چو کس با زبان دلم آشنا نیستچه بهتر که از شکوه خاموش باشم
چو یاری مرا نیست همدرد ، بهتر
که از یاد یاران فراموش باشم
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
دلی که عشق ندارد و به عشق نیاز دارد،آدمی را همواره در پی گم شده اش،
ملتهبانه به هر سو می کشاند
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
مهربانی جاده ای است که هرچه پیش می روند ، خطرناک تر می گردد* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
دوست داشتن کسی که لایق دوست داشتن نیستاسراف محبت است
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
مسئولیت زاده توانایی نیست ، زاده آگاهی است و زاده انسان بودن.* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
دلی که از بی کسی غمگین است ، هر کسی را می تواند تحمل کند.* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
ارزش عمیق هر کسی به اندازه حرفهایی است که برای نگفتن دارد.* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
.عشق به آزادی مرا همه عمر در خود گداخته است.* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
اگر پیاده هم شده است سفر کن ، در ماندن می پوسی.* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
.خدا و انسان و عشق ، این است امانتی که بر دوش ما سنگینی می کند.* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
قدرت نیازمند کسی است که در برابرش رام گردد.* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
مرا کسی نساخت ، خدا ساخت . نه آنچنان که کسی می خواست ، که من کس نداشتم . کسم خدا بود ، کس بی کسان.* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
.هر کسی را نه بدان گونه که هست احساسش می کنند ، بدان گونه که احساسش می کنند ، هست
کلمات کلیدی : سخنان زیبا
نظر